فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

❤ آنـــــــدیا فرشـــــته کوچک مـــــن ❤

آخرین روزهای فصل بهار

    دختر قشنگ مامان : این روزا ، روزای قشنگیه .....منظورم روزای آخر فصل بهار نیست...... روزهای با تو بودن و میگم.... روزهایی که نه تکرار میشه و نه فراموش میشه... روزای قشنگی که پر از مهربونی و بی رنگی و بی مهریه. روزایی که بی حساب و کتاب مهر میورزی و عشق میدهی. از کینه و قهر و ... خبری نیست. تو یه فرشته ای . فرشته ی خوبیها مهربونیها دوستی ها  عشق و آرامش . مامانی ، همیشه همینطوری باش......پاک و دوست داشتنی... اولین تابستان زندگیت و دیدی ، اولین پائیز ، اولین زمستان و حالا اولین بهار زندگیت هم داره روزای آخرش و سپری میکنه.....   چند روز دیگه تابستان شروع میشه........
29 خرداد 1392

شیطونیهای این روزها...

  مامانی ، این روزا خیلی شیطون شدی ی ی ی ی ی ی   ترجیح میدم برای اثبات این حرفم از عکس هایی که ازت گرفتم ، استفاده کنم تا از کلمات ... این هم مدارک پیوست شده واسه دیدن تصاویر شیطونی های آندیا گلی برین ادامه مطلب   اول از همه وقتی آندیا موش میشود     این روزا به تردمیل گیر دادی       شماره 1                                             ...
27 خرداد 1392

چک آپ 11 ماهگی دخملی

    دیروز واسه یه چک آپ من و تو و بابایی رفتیم پیش یه دکتر خوب که توی بیمارستان ما حسابی معروفه... دکتر امیدیان ، یه دکتر خیلی باسواد و خیلی مهربون... بماند که توی مطبش چقدر واسش دلبری کردی و اونم حسابی سر به سرت گذاشت....آخه هر نی نی که میرفت توی اتاقش همش گریه میکرد..منم فکر میکردم عکس العمل توهم مثل اونا باشه.... ولی نه ......................تو با همه فرق میکنی...تو فرشته کوچولوی منی وخلاصه تمام مدت معاینه فقط لبخند میزدی و اون دوتا دندون سفیدت و به آقای دکتر نشون میدادی.....   وزن : 10 kg قد :73 cm دور سر : 45cm دکتر گفت : همه چی عالیه... یه شربت تقویتی هم واست داد به اسم : ول ...
20 خرداد 1392

آندیا 11 ماهه شد...

          سلام عروسک قشنگم دوباره اومدم از تو بنویسم . از لحظه های ناب با تو بودن . از تو کوچولوی قشنگ من که  داری جلوی چشمام قد می کشی و بزرگ میشی و عزیز و عزیز و عزیزتر میشی و هر روز برامون دلبری می کنی . الان که دارم برات می نویسم تو خوابی . وقتی خوابی انگار دنیا خوابیده . انگار دور فلک از چرخیدن وامونده. حتی وقتی خوابی دلم برات تنگ میشه. آخه من از تو چی بگم که شنیدن کی بود مانند دید ن .   فرشته کوچولوی خانه ما امروز 11 ماه از پا به دنیا گذاشتنت می گذرد . نمی دانم چرا این 11 ماهگی واسم همراه یه شادی زیاد بود!!!!! شاید به این خاطر اینکه تنها...
20 خرداد 1392

یه غیبت کبری

  سلام و 100000000000000000000تا سلام یه همه دوست جووونیا و دخمل گل و گلابم من اومدم با یه غیبت یه ذره طولانی...... آخه میدونین چی شده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟ داداشی گلم از یه راه دور (کانادا ) بعد از چند سال اومده بود و من حسابی سرم شلوغ بود . و اما دخملی توی این روزا حسابی ددری شده بودی و همش توی راه خونه خودمون و خونه مامان جون بودیم و تو هم حسابی پایه بودی ...... دایی جواد که خیلی ذوق داشت تو رو ببینه ،آخه اصلا تو رو ندیده بود فقط عکسهات و دیده بود و چند بارم زمانی که چت میکردیم با وب کم دیده بودت..و اگر چه که تو اصلا روزای اول نمی شناختیش اما توی هفته آخر حسابی شناخته بودی و میرفتی بغلش...... ...
19 خرداد 1392

پدر

  کودکی ، دخترکی ، موقع خواب سخت پاپیچ پدر بود و از او می پرسید: زندگی چیست؟؟؟ پدرش ازسر بی صبری گفت : زندگی یعنی عشق دخترک با سر پرشوری گفت : عشق را معنی کن !!!! پدرش داد جواب : بوسه گرم تو بر گونه من دخترک خنده بر آورد ز شوق گونه های پدرش را بوسید زان سپس گفت: پدر....عشق اگر بوسه بود.... بوسه هایم همه تقدیم تو باد   ...
3 خرداد 1392

بابایی روزت مبارک...

      دختر که باشی میدونی اولین عشق زندگیت پدرته دختر که باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرم پدرته دختر که باشی می دونی مردانه ترین دستی که می تونی تو دستت بگیری و دیگه از هیچی نترسی دستای گرم و مهربون پدرته هر کجای دنیا هم باشی چه باشه چه نباشه قوی ترین فرشته نگهبان پدرته     توی این روز عزیز ، توی این لحظه های قشنگ زیباترین کلمه ای که میشه گفت یک ” دوستت دارم “ به همراه یک آسمان عشق و تمنا تقدیم به تو همسر عزیزم  ، روزت مبارک ...
3 خرداد 1392
1